به سه دلیل کامنت ات و تایید کردم. یک اینکه بلاگر تو قسمت مدیریت آدرس طرف و نشون نمیده و می خواستم آدرستو ببینم. دو اینکه اگه تایید نمی کردم نمی تونستم جوابی واسه کامنت ات بنویسم. و سوم اینکه دلم می خواست که تاییدش کنم و تو مود رد کردن یک کامنت نبودم و بدم هم نمی اومد بفهمی هیچ چی تو همچین دنیایی واضح نیست و هیچ وقت نمیشه مطمئن بود که طرف کامنت و علنی نکنه. کامنت و که فرستادی عینهو اسپرمی می مونه که رفته و دیگه از کنترل تو خارجه. نمی دونم چطوری موجبات خنک شدنت و فراهم کردم ! روشنم کنی بد نیست. تو کامنت ات همیش ترسیده بودی. تو ذهنم یه پسر لاغر ترسویی که مث بید می لرزه و پشت درختا قایم شده. اما بعد گفتی که چاقی. بنابراین تصویر تو ذهنم و به اجبار عوض کردم. دوباره برگرد.
ارسال یک نظر
اینجا فقط من حق فحش دادن رو دارم. به حق خودتون راضی باشید.