1991
۴.۲۵.۱۳۸۹
  7
این چند روزه بزرگترین دغدغه‌ی زندگی من شده قهرمانی توی این لیگ کذایی، زندگیه داریم؟

برچسب‌ها:

 
نظرات:
در جواب کامنت ات.

به سه دلیل کامنت ات و تایید کردم. یک اینکه بلاگر تو قسمت مدیریت آدرس طرف و نشون نمیده و می خواستم آدرستو ببینم. دو اینکه اگه تایید نمی کردم نمی تونستم جوابی واسه کامنت ات بنویسم. و سوم اینکه دلم می خواست که تاییدش کنم و تو مود رد کردن یک کامنت نبودم و بدم هم نمی اومد بفهمی هیچ چی تو همچین دنیایی واضح نیست و هیچ وقت نمیشه مطمئن بود که طرف کامنت و علنی نکنه. کامنت و که فرستادی عینهو اسپرمی می مونه که رفته و دیگه از کنترل تو خارجه.
نمی دونم چطوری موجبات خنک شدنت و فراهم کردم ! روشنم کنی بد نیست. تو کامنت ات همیش ترسیده بودی. تو ذهنم یه پسر لاغر ترسویی که مث بید می لرزه و پشت درختا قایم شده. اما بعد گفتی که چاقی. بنابراین تصویر تو ذهنم و به اجبار عوض کردم.
دوباره برگرد.
 

ارسال یک نظر

اینجا فقط من حق فحش دادن رو دارم. به حق خودتون راضی باشید.

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی
1991 تنها یه سال نیست

نام:

نوشته‌های پسری دورافتاده. فقط همین. دنبال چیز دیگه‌ایی نگردید.

بایگانی ها
04/01/2010 - 05/01/2010 / 07/01/2010 - 08/01/2010 / 08/01/2010 - 09/01/2010 / 09/01/2010 - 10/01/2010 / 10/01/2010 - 11/01/2010 / 11/01/2010 - 12/01/2010 / 12/01/2010 - 01/01/2011 / 01/01/2011 - 02/01/2011 /


Powered by Blogger

اشتراک در
پست‌ها [Atom]